چکیده : آنچه که در این تحقیق مورد نظر است ، بهینهسازی سیستمهای پل و تیرهای بتنی پیشتنیده مربوطه میباشد. در این زمینه یک سری از متغیرهای طراحی که در تعیین طرح بهینه مؤثر میباشند، یک تابع هدف که شایستگی طرحهای مختلف را اندازهگیری میکند و همچنین گروهی از قیود طراحی که مربوط به کنترل ضوابط آئیننامهای میباشند، برای سازه پل در نظر گرفته میشوند. همچنین چهار پارامتر مهم که میتوانند تاثیر بسیار زیادی روی هزینه داشته باشند، در روند بهینهسازی تغییر داده میشوند. این چهار پارامتر شامل شکل و سطح مقطع تیرها، فاصله عرضی تیرها، تعداد و طول دهانه میباشد. بهینهسازی انجام شده شامل بهینهسازی اجزاء(تعیین مقدار بهینه متغیرها) و ترکیب اعضای طولی(نعداد دهانه) و عرضی(تعداد تیر در عرض ) پل میباشد، بطوریکه در ابتدا با انتخاب هر کدام از پارامترهای چهارگانه فوق و با انجام روند بهینهسازی، مقدار بهینه متغیرهای طرح شامل نیروی پیشتنیدگی، خروج از مرکزیت کابلها، مقاومت فشاری بتن تیر، ضخامت دال، میزان فولادهای غیرپیشتنیدگی در دال و فاصله آرماتورهای برشی تیر بدست میآید. سپس طرحهای مختلف با توجه به هزینه مؤثر نسبی آنها نسبت به هم مقایسه شده و اقتصادیترین طرح از لحاظ سطح مقطع تیرها و ترکیب اعضای طولی و عرضی مشخص میشود. بدین ترتیب روند بهینهسازی بکار برده شده در این تحقیق میتواند جهت تعیین طرح بهینه مقاطع بتنی پیشتنیده و آرایش اعضاء در جهت طولی و عرضی پل مناسب باشد. از مهمترین نتایج بدست آمده به این صورت میباشد که استفاده از تیرهای عمیق تر با مقاومت بتن کمتر نسبت به تیرهای کم عمق تر با مقاومت بتن بیشتر، اقتصادی تر میباشد. همچنین فاصله بهینه تیرها تقریبا”ثابت و برابر 2/8 متر میباشد. در تمام طرحهای بهینه مورد تحقیق، قیود تنش فشاری در مرحله انتقال و تنش کششی در مرحله بهرهبرداری فعال بودند ، قید تنش کششی در مرحله انتقال، تنها برای دهانههای کوتاه فعال بود. همچنین به منظور نشان دادن دامنه کاربرد نتایج بدست آمده نسبت به فرضیات و متغیرهای در نظر گرفته شده، تحلیل حساسیت مسئله بهینهسازی انجام شده و حساسیت تابع هدف نسبت به فرضیات و متغیرهای مسئله نشان داده میشود.
چکیده : آنچه که در این تحقیق مورد نظر است ، بهینهسازی سیستمهای پل و تیرهای بتنی پیشتنیده مربوطه میباشد. در این زمینه یک سری از متغیرهای طراحی که در تعیین طرح بهینه مؤثر میباشند، یک تابع هدف که شایستگی طرحهای مختلف را اندازهگیری میکند و همچنین گروهی از قیود طراحی که مربوط به کنترل ضوابط آئیننامهای میباشند، برای سازه پل در نظر گرفته میشوند. همچنین چهار پارامتر مهم که میتوانند تاثیر بسیار زیادی روی هزینه داشته باشند، در روند بهینهسازی تغییر داده میشوند. این چهار پارامتر شامل شکل و سطح مقطع تیرها، فاصله عرضی تیرها، تعداد و طول دهانه میباشد. بهینهسازی انجام شده شامل بهینهسازی اجزاء(تعیین مقدار بهینه متغیرها) و ترکیب اعضای طولی(نعداد دهانه) و عرضی(تعداد تیر در عرض ) پل میباشد، بطوریکه در ابتدا با انتخاب هر کدام از پارامترهای چهارگانه فوق و با انجام روند بهینهسازی، مقدار بهینه متغیرهای طرح شامل نیروی پیشتنیدگی، خروج از مرکزیت کابلها، مقاومت فشاری بتن تیر، ضخامت دال، میزان فولادهای غیرپیشتنیدگی در دال و فاصله آرماتورهای برشی تیر بدست میآید. سپس طرحهای مختلف با توجه به هزینه مؤثر نسبی آنها نسبت به هم مقایسه شده و اقتصادیترین طرح از لحاظ سطح مقطع تیرها و ترکیب اعضای طولی و عرضی مشخص میشود. بدین ترتیب روند بهینهسازی بکار برده شده در این تحقیق میتواند جهت تعیین طرح بهینه مقاطع بتنی پیشتنیده و آرایش اعضاء در جهت طولی و عرضی پل مناسب باشد. از مهمترین نتایج بدست آمده به این صورت میباشد که استفاده از تیرهای عمیق تر با مقاومت بتن کمتر نسبت به تیرهای کم عمق تر با مقاومت بتن بیشتر، اقتصادی تر میباشد. همچنین فاصله بهینه تیرها تقریبا”ثابت و برابر 2/8 متر میباشد. در تمام طرحهای بهینه مورد تحقیق، قیود تنش فشاری در مرحله انتقال و تنش کششی در مرحله بهرهبرداری فعال بودند ، قید تنش کششی در مرحله انتقال، تنها برای دهانههای کوتاه فعال بود. همچنین به منظور نشان دادن دامنه کاربرد نتایج بدست آمده نسبت به فرضیات و متغیرهای در نظر گرفته شده، تحلیل حساسیت مسئله بهینهسازی انجام شده و حساسیت تابع هدف نسبت به فرضیات و متغیرهای مسئله نشان داده میشود.
چکیده : آنچه که در این تحقیق مورد نظر است ، بهینهسازی سیستمهای پل و تیرهای بتنی پیشتنیده مربوطه میباشد. در این زمینه یک سری از متغیرهای طراحی که در تعیین طرح بهینه مؤثر میباشند، یک تابع هدف که شایستگی طرحهای مختلف را اندازهگیری میکند و همچنین گروهی از قیود طراحی که مربوط به کنترل ضوابط آئیننامهای میباشند، برای سازه پل در نظر گرفته میشوند. همچنین چهار پارامتر مهم که میتوانند تاثیر بسیار زیادی روی هزینه داشته باشند، در روند بهینهسازی تغییر داده میشوند. این چهار پارامتر شامل شکل و سطح مقطع تیرها، فاصله عرضی تیرها، تعداد و طول دهانه میباشد. بهینهسازی انجام شده شامل بهینهسازی اجزاء(تعیین مقدار بهینه متغیرها) و ترکیب اعضای طولی(نعداد دهانه) و عرضی(تعداد تیر در عرض ) پل میباشد، بطوریکه در ابتدا با انتخاب هر کدام از پارامترهای چهارگانه فوق و با انجام روند بهینهسازی، مقدار بهینه متغیرهای طرح شامل نیروی پیشتنیدگی، خروج از مرکزیت کابلها، مقاومت فشاری بتن تیر، ضخامت دال، میزان فولادهای غیرپیشتنیدگی در دال و فاصله آرماتورهای برشی تیر بدست میآید. سپس طرحهای مختلف با توجه به هزینه مؤثر نسبی آنها نسبت به هم مقایسه شده و اقتصادیترین طرح از لحاظ سطح مقطع تیرها و ترکیب اعضای طولی و عرضی مشخص میشود. بدین ترتیب روند بهینهسازی بکار برده شده در این تحقیق میتواند جهت تعیین طرح بهینه مقاطع بتنی پیشتنیده و آرایش اعضاء در جهت طولی و عرضی پل مناسب باشد. از مهمترین نتایج بدست آمده به این صورت میباشد که استفاده از تیرهای عمیق تر با مقاومت بتن کمتر نسبت به تیرهای کم عمق تر با مقاومت بتن بیشتر، اقتصادی تر میباشد. همچنین فاصله بهینه تیرها تقریبا”ثابت و برابر 2/8 متر میباشد. در تمام طرحهای بهینه مورد تحقیق، قیود تنش فشاری در مرحله انتقال و تنش کششی در مرحله بهرهبرداری فعال بودند ، قید تنش کششی در مرحله انتقال، تنها برای دهانههای کوتاه فعال بود. همچنین به منظور نشان دادن دامنه کاربرد نتایج بدست آمده نسبت به فرضیات و متغیرهای در نظر گرفته شده، تحلیل حساسیت مسئله بهینهسازی انجام شده و حساسیت تابع هدف نسبت به فرضیات و متغیرهای مسئله نشان داده میشود.